به گزارش راهبرد معاصر؛ با وجود همه تهدیداتی که از سوی ویروس کرونا متوجه جامعه جهانی شده است،گویا همه گیری این ویروس برای برخی از سیاست مداران از جنبه های متفاوتی با اقبال همراه شده است تا سیاست های نه چندان مشروعِ خود را در دولت هایشان دنبال و پیاده نمایند. دونالد ترامپ یکی از همین افراد است که با وجود شرایط نامطلوبِ کنونی همچنان به دنبال این است از دل تهدیداتِ ناشی از همهگیری Covid-19 فرصت هایی را نیز برای اجرایی کردن اهدافش خلق کند.
نگاه جامعه ی جهانی از زمانِ آغازِ شیوع ویروسِ کرونا درآمریکا نسبت به این کشور تغییر محسوسی یافته است. حالا اخبار رسانه های داخلی و خارجی بیشتر از آنکه قدرت نمایی آمریکا را در بحث مدیریتی برای مواجه با بحران کرونا به نمایش بگذارند، صحبت های بی پایه و اساسِ دونالد ترامپ در توصیف شرایط فعلی و آینده وضعیتِ این ویروس را مورد انتقاد قرار می دهند. اما به راستی آیا ترامپ این واقعیت را که جایگاهش در جامعه آمریکا به خاطرِ بحران به وجود آمده متزلزل شده است، پذیرفته است؟
خودبزرگ بینی و شکست ناپذیریِ ترامپ
اصرار و پافشاری ترامپ بر اظهارات و اقداماتِ نه چندان مثبتش برای مدیریت بحران در شرایطِ کنونی این موضوع که وی شکست خود را پذیرفته باشد، ثابت نمی کند. از زمان شیوع ویروس، اقدامات زیادی از سوی ترامپ انجام گرفته است که شاید در شرایط عادی این اقدامات چندان عملی به نظر نمی رسیدند. بر خلافِ تصور، ترامپ حتی افزایش اخبار و نقدهای مربوط به سخنانش در بابِ کرونا را دلیل محکمی برای بالا رفتن محبوبیت و شهرتش در بین مردم دانسته است و همچنان دچارِ نوعی خودشیفتگی و توهم خودبزرگ بینی در این زمینه است که همه چیز را در بابِ ویروس کرونا به خوبی می داند و شرایط کاملا در کنترلش قرار دارد.
این میزان از باورپذیری ترامپ به افکار و عقاید خودش، ثابت کردن سیاست های نادرستش برای تمامِ مردمِ جامعه آمریکا را تا اندازه زیادی دشوار می کند و ترامپ همچنان طرفدارانِ خاص اندیشه های خود را دارد. مخالفت با استفاده از ماسک در اجتماعات عمومی، بیاهمیت تلقی کردنِ حفظ فاصله اجتماعی و تاکید بر نقشِ فزاینده تست کرونا در افزایش آمار مبتلایان در این کشور و تاکید بر لزومِ از سرگیری زندگی عادی بین مردم، همه و همه حرف هایی است که فقط از سوی ترامپ عنوان می شوند و هیچ دولتِ دیگری این ادعاها را به عنوان راه حلی برای مقابله با کرونا تایید نمی کند.
سوءاستفاده از شرایط موجود علیه دموکرات ها
آمار منتشر شده از افزایش بیکاری، کاهش نرخ اشتغال، کمبود خدمات بهداشت و درمان اگرچه ناشی از سیاست های نادرست دولت ترامپ در شرایطِ بحران کنونی بوده اما می تواند فرصت خوبی برای مقصر دانستنِ دموکرات ها و شخص اوباما در دوره پیشین ریاست جمهوری آمریکا باشد. ترامپ بارها و بارها در صحبت های خود انتقاد از عملکرد اوباما در دوران ریاست جمهوری اش را بسیار پررنگتر از آنچه در واقعیت بوده نشان داده است. بخش عمده ای از این انتقادات ناشی از نگرش نژادپرستانه ای است که ترامپ همواره در پیاده سازی سیاست هایش مد نظر داشته است و بخشِ دیگر به دلیل بی اهمیت کردن برنامه های تبلیغاتی است که دموکرات ها به منظور پیروزی نامزد انتخاباتی خود، جوبایدن، معاون اوباما در ایالاتِ متحده آمریکا پیاده می کنند. شانه خالی کردن از اتهامات سنگینی که به نظر ترامپ نمی توان آنها را فقط مربوط به دوره 4 ساله ریاست جمهوری اش دانست، می تواند حربه خوبی برای حمایت از جمهوری خواهان باشد.
توجیه سیاست های ضدمهاجرتی
اگرچه، شاید تدابیرِ دولت ترامپ برای ممانعت از ورود افراد غیربومی به آمریکا از زمانِ شیوع ویروس کرونا، به میزانِ زیادی در داخل و خارج از آمریکا توجیه پذیر به نظر می رسید، اما این موضع گیری محدود به این دوران نبوده و دونالد ترامپ مدت ها پیش از این نیز قصد داشت تا در حد امکان، قوانین سرسختانه ای علیه اتباع خارجی در کشورش پیاده کند. سیاستی که در راستای تحکیم شعار«اول آمریکا» بوده و هم اکنون نیز به طرزِ ناباورانه ای تشدید شده است و به عنوان یکی از شعارهای اصلی کارزارِ انتخاباتی ترامپ درآمده است. این سیاست که با طرح متوقف کردن صدور گرین کارت تا پایان سال 2020 همراه بوده موجب شده است تا فرصت های شغلی و تحصیلی بیش از 525 هزار نفر از افراد متقاضیِ مهاجرت به آمریکا به خطر بیافتد. انجمن دفاع از آزادی های مدنی آمریکا این اقدام ترامپ را بهره کشی از شرایط موجود توصیف کرده و خواهان توقف این طرح ترامپ شده است. جدا از مشکلاتی که پیش روی مهاجران به این کشور قرار می گیرد، سیاست های ضدمهاجرتی ترامپ آثار نامطلوبی بر وضعیت اقتصادی و تامین نیروی کار ماهر در این کشور برجای خواهد گذاشت.
قدرت یابی در جهتِ تسلط بر همه قانون ها و سازمان ها
ترامپ از زمانِ آغاز دوران ریاست جمهوری اش به عنوان رئیسجمهوری همراه با عقایدِ یک جانبه گرایانه در جامعه جهانی شناخته شد. با این حال، بر خلاف آنچه تصور می شد، به نظر می رسد شیوع کرونا بر شدتِ تک روی ها و تمامیت خواهی ترامپ بیش از پیش افزوده است. او اکنون خود را رئیس جمهوری کاملا مشرف به شرایطِ ناشی از بحرانِ ایجاد شده می داند و با استدلال های نادرستی که در این زمینه می آورد، به آسانی خلافِ جهت همه نهادها، سازمان ها و دولت ها در جریان شیوع کرونا حرکت می کند که برنامه های مدون و تاثیرگذاری در این زمینه اتخاذ کرده اند. با این وجود ترامپ، تک روی های خود را به عنوان جامع ترین طرحِ پیشنهادی برای مدیریت بحرانِ کرونا معرفی می کند.
به عنوان مثال، در جریان شیوع ویروس کرونا، کشورهای عضو شورای امنیت برای صدور قطعنامه ای در راستای ترک مخاصمه در سراسر جهان برای مقابله هر چه بهتر با شیوع ویروس کرونا با یکدیگر توافق کردند. با این وجود این توافق با عدم همراهی کشور آمریکا منتفی شد. از سوی دیگر انتقادات ترامپ از سازمان بهداشت جهانی و محکوم کردن این سازمان به چین محوری و قطع کمک های کشورش به سازمان بهداشت جهانی همه و همه مویدِ نوع نگرش منفعلانه ترامپ است که قصد دارد با فرار از تعهداتی که کشور آمریکا سال ها به سازمان ها و نهادهای بین المللی داشته، مستقل تر و آزادانه تر رفتار کرده و در نتیجه از این طریق موردِ قضاوت کشورهای دیگرِ عضو سازمان ها قرار نگیرد.
حالا ترامپ به بهانه ی کنترل کرونا به راحتی سرپیچی های خود را از قانون اساسی این کشور به نام برقراری صلح توجیه می کند. در جریانِ اعتراضاتی که در آمریکا شکل گرفته است نیز با سرکوبِ خشونت آمیز معترضانِ حامی جنبش «زندگی سیاهان مهم است»، حقوق بشر در این کشور را نقض کرده و تمام منزلت ها و آزادی های انسانی را به اسم راهبردهای سازنده در برابر بحران های داخلی زیرپا می گذارد و با اعتراضات جعلی طرفدارانش در باب کرونا در ایالاتی همچون میشیگان و ترغیب جنبش های فاشیستی و تمامیت گرا جایگاه خود را در عرصه قدرت به شکلی نامشروع حتی بالاتر از قانون در این کشور نشان می دهد.
تضعیف جایگاهِ بین المللی چین
اصرارهای غیرمنطقی و نامعقولِ ترامپ بر ادعایش در زمینه شفاف نبودن دولتِ چین با جامعه جهانی در رابطه با روندِ شیوع ویورسِ کرونا و همه گیریِ این بیماری به جای ارائه راهکارهای داخلی برای مقابله با افزایش آمارهای مربوط به میزانِ شیوع بیشتر از اینکه واقعیت داشته باشد، بهانه ای به دست وی داده است تا بتواند روابط آمریکا با کشوری که به گفته کارشناسان تا ده سال آینده قدرت برتر اقتصادی و امنیتی جهان می شود را قطع کند و تا حدِ امکان با وارد آوردن ضرباتِ سهمگین بر پیکره اقتصادِ چین، مانع از به تحقق پیوستنِ این پیش بینی شود.
تعبیر وی از ویروس کرونا به عنوان هدیه ای از جانبِ کشور چین است که موجب شده نگرش ترامپ به توافق تجاری آمریکا با این کشور به کلی تغییر پیدا کند و چین را به عنوانِ کشوری خطاب نماید که برای سال های طولانی از آمریکا سوء استفاده می کرده است. در اصل ترامپ در این مورد نیز همانند موارد دیگر در عرصه سیاستِ خارجی با تاکید بر برتری آمریکا، بعد مقطعی سیاست هایش را بر بعد استراتژیک برتری داده و سعی دارد از این شرایط با به کارگیری سیاست فشار و مهار به بهترین نحو ممکن برای تخریب مهم ترین رقیب اقتصادی اش استفاده نماید.
فرار از پاسخگویی و تعهد در برابر شرایطِ موجود
اگرچه کارنامه سیاسی ترامپ پر از اشتباهات استراتژیکی است که وی از سه سالِ پیش، هنگام ورود خود به کاخِ سفید تاکنون مرتکب شده است اما شیوع ویروس کرونا فرصتِ خوبی ایجاد کرده است تا اشتباهات گذشته ترامپ چندان به چشم نیایند و وی در برنامه های انتخاباتی خود، ضعف مدیریتی اش را در حوزه های مختلف به گردنِ شرایط نامطلوبِ شیوعِ ویروس کرونا بیاندازد و نه به خاطرِ کمکاری های دولت خودش بداند. از طرفی وخامت اوضاع و شرایط کنونی هم به میزانی است که حتی در صورت عدم موفقیت ترامپ در انتخابات آتی، زمینه فعالیتِ حزب رقیب برای جلبِ نظر مردم این کشور را به شدت محدود خواهد کرد تا حزب دموکرات مجبور شود، هزینه های سنگینی را برای اصلاحِ شرایطِ موجود و یا حتی بازگشت به زمانِ پیش از دونالد ترامپ متقبل شود که این خود عاملی برای شکستِ حزب دموکرات در دوره های بعدی نیز به حساب می آید. در کنار همه این ها، ترامپ به منظور تثبیت جایگاهِ خود، سعی دارد تا نویدِ اتفاقاتِ بهتر برای جامعه آمریکا در سال های بعد را به مردمان کشورش بدهد و از بهبودِ سریعِ شرایط اقتصادی حاصل از کرونا صحبت کند.
تهدیداتِ پیش رویِ دولت ترامپ
با این همه تهدیداتی که از ایام شیوع کرونا گریبان گیر دولت ترامپ شده است، بسیار بیشتر از فرصت هایی است که زمینه تک روی های سیاسی وی را به وجود آورده است. بر طبق آخرین نظرسنجی که از سوی بلومبرگ انجام گرفته است 90 درصد مردم آمریکا از شرایط فعلی کشورشان ناراضی هستند و از آمار روبه افزایش مرگ و میر در این کشور و آینده ای که در انتظارشان هست، ابراز نگرانی کرده اند.
ویروسِ کرونا از منظر دیگری موجب شده است تا این روزها در جامعه آمریکا ضعف عملکرد چندساله ترامپ از سطح گفتار فراتر رود و بیشتر برای مردم این کشور قابل ملموس و درک باشد. حقیقتی که کمتر می توان به آن نسبت های نامتعارفِ مربوط به رقابت های سیاسی بین دو حزب را داد. در حال حاضر شرایط ایجاد شده به دموکرات ها این کمک را کرده است که با صرف کمترین زمان و هزینه تصویرِ چهره ترامپ را نزد مردم تغییر دهند. این عامل از اعتقاد قوی ترامپ به سیستمِ حکومت کردن به شیوه ای بر مبنای میل و انگیزه شخصی اش نشات می گیرد. روندی که با گذشتِ زمان امکان نظارت مستقل بر عملکردِ دولت را از بین برده و زمینه هر چه بیشترِ فساد سیاسی در این کشور را فراهم آورده است.
موضوع دیگری که نوعی تهدید علیه دولتِ ترامپ تلقی می شود و می تواند به قیمتِ باختِ وی در انتخاباتِ دور آینده تمام شود چیزی جز تخریبِ کلی حزب جمهوری خواه و زیرسوال بردنِ عملکرد و اهدافِ این حزب نیست. هم اکنون باور عموم جامعه مردم آمریکا به سمتِ ناامیدی از این حزب برای برآورده ساختن نیازهایشان در حرکت است. تداومِ اعتراضاتِ مردمی آمریکا و سوتدبیر دولت جمهوری خواه برای پایان دادنِ مسالمتآمیز به این اعتراضات نمونه ای از ضعف عملیاتیِ سناتورهای جمهوری خواه به حساب می آید.
از سوی دیگر ترامپ به عنوان نماینده حزب جمهوری خواه تاکنون نتوانسته برنامه قابل قبولی در جریان کارزارهای انتخاباتی اش ارائه دهد که به موجب آن بهبود شرایط کنونی تضمین شود و این عامل موجب شده تا اکثریت، حزبِ جمهوری خواه نیز به دیده تردید در مورد کاندیداتوری ترامپ در دورِ دوم انتخابات از سوی این حزب بنگرد. با این همه ترامپ همچنان خود را بهترین رئیس جمهوری می داند که با طرحِ سیاستِ «اول آمریکا» دغدغه بازگرداندنِ آمریکا به دورانِ اقتدار اولیه اش را داشته و می تواند جایگاه واقعی این کشور را به جامعه جهانی بشناساند.